کاهش
میانگین سن دختران
فراری به
دوازده سال
سایت حکومتی
جهان: آمارهای
نهچندان
دقیق و کامل
داخلی نشان میدهد
میانگین سنی 12
تا 16سال برای آنانی که
دست به فرار
میزنند
آماری
پذیرفتنی
است؛ هر چند
به گفته اسدبیگی بسیارندکودکان
9 ساله که در
جمع فراریها
شناسایی
میشوند.
به
گزارش سایت
جهان، روزی که
خبرها از
گزارش محرمانه
معاونت
پرورشی وزارت
آموزش
و
پرورش واظهار
نظرمدیر کل
دفتر امور
آسیب دیدگان
اجتماعی
سازمان
بهزیستی مبنی
بر کاهش سن
دختران فراری
به 9 سال و
بحرانی شدن این
وضع حکایت
کرد، خیلیها
علاقهای
به
گسترده شدن
این بحث نشان
ندادند، به
طوری که بیدرنگ
آمارهایی در
جامعه منتشر
شد که نشانی
از وخامت
اوضاع نداشت.
هر چه بود اینک
آمارهای نهچندان
دقیق و کامل
داخلی
نشان
میدهد
میانگین سنی 12
تا 16سال برای
آنانی که دست
به فرار میزنند
آماری
پذیرفتنی
است؛ هر چند
به گفته
اسدبیگی بسیارندکودکان
9 ساله که در
جمع فراریها شناسایی
میشوند. این
که چرا در
ایران کم سن و
سالها جسارت
فرار از خانه
پیدا کردهاند
از نگاه این
روانشناس
قابل ژرفنگری
است. اسدبیگی
میگوید در
نوجوانی
یعنی
بین 10 تا 18 سالگی
بچهها
خصوصیاتی
دارند که نه
میشود آنان
را کودکی حرف گوشکن
دانست و نه میشود
به عنوان یک
آدم بزرگ به
آنها اعتماد
کرد. در این سن بچهها
کودک گوشبهفرمان
نیستند، در
حالی که دچار
هیجانات و هرج
و مرج روحی
نیز شدهاند.
آنها در این
سن به سمت
مخالفت با
خانواده و در
افتادن با
ارزشها و
هنجارها
کشیده میشوند،
در حالی که
ذهنشان پر از
پرسشهایی
است که
پاسخشان را
نیز بخوبی
نمیدانند. در
واقع این
بحرانهای
روحی و
برخوردهای
غیرعقلانی
خانوادهها و مشکلات
متعدد و روز
افزون جامعه
است که در این
شرایط پدیده
فرار را شکل
میدهد، چرا که
در این محدوده
سنی، نوجوان
به جای حل
مساله و مشورت
راهی آسان را
که فرار از
مشکل
نام دارد و
گاه برگشتپذیر
نیست، انتخاب
میکند.
دکتر
سید حسن علم
الهدایی با
ابراز نگرانی
از کاهش سن
فرار و روسپی
گری در میان دختران و
زنان ، فراری
شدن دختران از
خانه را زمینه
ساز خیابانی
شدن آنها ظرف
مدت کوتاهی دانست
و تاکید کرد :
دختران فراری
کم سن وسال پس
از اقدام به
فرار در همان 24 ساعت اولیه
کاملا مستاصل
شده و با
کوچکترین وعده
ای به امید
یافتن یک
سرپناه امن و حتی یک
وعده غذا جذب
خانه های تیمی
و باندهای
فساد می شوند
و این در حالی
است که
اکثر
این دختران پس
از یکبار
اقدام به عمل
نامشروع قبح
آن برایشان از
بین رفته و
ظرف
مدت کوتاهی به
یک زن خیابانی
حرفه ای که این
عمل را وسیله
امرار معاش
خود قرار
داده
مبدل می شوند .
علم
الهدایی در
ادامه تصریح
کرد : سابقه
آزار جنسی در
کودکی ،
ازدواج
اجباری ،
خشونت
در خانواده،
حضور ناپدری
ونامادری ،
والدین معتاد
و مشکلات اقتصادی
از جمله
عوامل
زنجیره ای
موثردر کاهش
سن فرار
دختران از
خانه است که
بر اساس
آمارها در حال افزایش
است و به مرور
زمینه
روسپیگری را
در میان سنین
پایین پدید می
آورد.
سمیرا
جان بزرگی
،پژوهشگر
مسائل
اجتماعی اما
نظر دیگری در
مورد فرار
دختران به
دلیل
نابسامانی
خانواده ها
دارد: امروز
خانواده ها
درگیر مسائلی
هستند که این
مسائل
را
خودشان برای
خود نیافریده
اند برای مثال
بیکاری پدر
خانواده و
پایین بودن
سطح سواد
را در جامعه
ای که نرخ
بیکاری یک
درصد است می
توان یک مشکل
شخصی دانست
اما وقتی
نرخ بیکاری در
کشور به 12 تا 14
درصد می رسد،
این مشکل دیگر
یک مشکل شخصی نیست.
بنابراین
بسیاری از
مسائلی که در
خانواده وجود
دارد به بی
کفایتی
خانواده
برنمی
گردد. وی می
گوید: بر اساس
پژوهشی که در
همین رابطه
انجام شده
مشخص شده 25درصد
پدران دختران
فراری بیکار
بودند .
دکتر
امیرعلی
احمدی جامعه شناس
و استاد
دانشگاه نيز
با اشاره به
اینکه فاصله طبقاتی در
جامعه امکان
بهرهگیری و
استثمار جنسی
از زنان را
مهیا میکند،برای
محکم شدن
صحبتهایش از
نتایج یک
پژوهش کمک میگیرد
و میگوید:
مطالعات نشان
میدهد که سن فحشا در
ایران به 10 سال
کاهش یافته
است و دختران
نوجوان که به
تازگی وارد
این کار
شدهاند،
بیشترین
تعداد فواحش
را تشکیل میدهند
علی احمدی می
افزاید: در
بررسی که
در
خصوص گروه سنی
زنان فاحشه
انجام شد، از
بین 6هزار و 53 زن
فاحشهای که
در کل کشور
زندانی بودند
دختران بین
12تا 25 سال
بیشترین
تعداد را
تشکیل میدادند
که اکثر
قریب
به اتفاقشان
دختران فراری
بودند.
وی
در انتها می
افزاید:بر
اساس گزارش
نیروی انتظامی
کشور سالانه 6000
دختر از
خانه
فرار میکنند
که 75درصد از
این دختران
فراری وارد
چرخه زندگی
خیابانی میشوند و خطرات
زیادی آنان را
تهدید میکند.